Posts tagged ‘علی مطهری’

بدتر از سران فتنه

حسن روحانی در اظهاراتی که یادآور سخنان هاشمی پیش از سفر رئیس جمهور به نیویورک است، به بزرگنمایی قطعنامه های غرب و اهمیت حضور پرونده ایران در شورای امنیت پرداخت(+)!

در حالی که مدت زمان طولانی لازم است تا غرب و آمریکا از توهم موثر بودن تحریم ها بیرون بیایند و شرایط ایران را بپذیرند (+)، هر گاه این با تلاش فوق العاده رهبری و دستگاه دیپلماسی کشور، این شرایط فراهم می شود، نجواهایی از هاشمی و روحانی و نزدیکان آن ها بلند می شود که همه دستاوردهای کشور را به باد می دهد.

آن ها با این کارشان بزرگترین ظلم ها که به قول رهبری، «امیدوار کردن دشمن» است را انجام می دهند و دشمنان را به فشار آوردن به ایران و سنگین تر کردن تحریم ها ترغیب می کنند و مردم را حق هسته ایشان دور می سازند.

من که بعید می دانم این همه زمان سنجی در ابراز سخنان نابجا، فقط از سر جهل باشد، اما اگر هم تنها جهالت هاشمی و روحانی در این مسئله موثر باشد، ضربه ای که آن ها با این سخنان به کشور می زنند و هزینه های جدیدی به آن تامین می کنند، بارها بدتر از جنایات سران فتنه است.

ریشه فتنه

رهبر معظم انقلاب : برخی حاضر میشوند به مصلحت یک کشور پشت کنند و لگد بزنند (+)

پ.ن 1 : اگر قوه قضاییه چنین شجاعتی داشته باشد که پرونده هاشمی و روحانی را نیز به طور شفاف پیگیری کند، مسئله این ظلم های بزرگ در حق مردم و هدف آن ها از امیدوار کردن دشمن به تفرقه در بین مسئولان و موثر بودن تحریم ها برای دست کشیدن از حق هسته ای ملت ایران نیز روشن خواهد شد.

پ.ن 2 : در حالیکه هم حزبی های خاتمی هم از حمایت علنی از او، ابا دارند؛ مهره های دیگر فتنه گران نظیر علی مطهری و رسانه های خواص بی بصیرت و حسن روحانی وارد شده اند تا خاتمی را زنده کنند!

بعد، بعضی ها برای پیدا کردن فتنه تا هند می روند، اما همین بغل چشمشان و افراد مثلا اصولگرا را نمی بینند!

بی توجهی به همراهان فتنه و خواص بی بصیرت باعث می شود تا ریشه فتنه خشکانده نشود و همان طور که فتنه 18 تیر 78 با ابعاد بزرگتری در سال 88 تکرار شد، فتنه ای بزرگتر از این ریشه های فتنه در آینده ای نزدیک تکرار شود.

 

عضو خوراک “داداشی وب” شوید تا همیشه در جریان جدیدترین به روزرسانی ها قرار گیرید؛ خبرخوان “رویداد” هم خواندنی ترین اخبار را به دست شما می رساند.

حتی به راحتی می توانید مشتری ایمیلی داداشی شوید.


 

ژانویه 9, 2011 at 9:00 ق.ظ. ۱ دیدگاه

نگاهی به یک خبر و مصداق سخنان رهبری

حذف فحاشی مطهری در رسانه های مخالف دولت

توهین های دیروز علی مطهری در مجلس، بازتاب گسترده ای داشت و واکنش های زیادی را به همراه آورد؛ اما جالب است که رسانه های مخالف دولت به طرز تابلویی به حذف این حرکت زننده مطهری پرداختند و حتی سعی کردند ماجرا را وارونه کنند!

برای نمونه به خبر سایت معلوم الحال تابناک که پیش از این سعی می کرد با پرچم اصولگرایی حرکت کند، اما فضاحتش در یک سال اخیر، چنین اجازه ای به او نمی دهد توجه کنید. این سایت که بر خلاف ادعاهای سابقش، عمده خبرها را از سایت های افراطی اصلاح طلب منتشر می کند، در این ماجرا هم دست به دامن سایت تندرو ایلنا شده است و بدون اشاره به توهین های مطهری، در یک دروغ بزرگ تیتر زده است «حمله کوچک زاده به مطهری»!!

اما گویا این مقدار دروغ، تابناکیان را ارضا نمی کند و از آن جایی که دروغ حناق نمی آورد، سعی کرده اند فضای جلسه را هم وارونه کنند و مدعی شده اند که «يكي ديگر از نمايندگان مجلس از آن سوي صحن با القاب ناشايست علي مطهري را مورد خطاب قرار داد.»

آن ها از طریق این خبرسازی مجهول سعی کرده ند تا فضا را وارونه کنند، اما غافل از اینکه دروغشان خیلی زود مشخص می شود. نگاهی به خبر سایت راستگوی (!) مهر که او نیز فحاشی وقیحانه مطهری را سانسور کرده است نشان می دهد که موضوع مورد ادعای تابناکیان دروغگو چه بوده است:

یکی از نمایندگان بعد از توهین زشت مطهری به او می گوید«بنشین سرجایت!»

{واقعا که طبق ادعای سایت تابناک، عجب القاب ناشایستی علیه او به کار برده است!}

آیا واقعا تابناک و مهر و ایلنا و خبرآنلاین و عصر ایران و امثال آن ها، مخاطبانشان را ابله فرض کرده اند که ماجرایی که در روز روشن اتفاق افتاده و از رادیو هم به طور مستقیم پخش شده را وارونه می کنند؟!

و البته مشخص است که در مسائل مربوط به دولت و مخالفان آن، هیچ کسی جز ابلهان به چنین سایت هایی اعتماد نمی کنند.

مصداق سخنان رهبری

رهبر حکیم در سخنان دیروز خود به اتحاد و جلوگیری از انشقاق تاکید کردند. فکر می کنم برخورد دیروز آقای کوچک زاده و حسینیان و رسایی در عدم برخورد با مطهری، مصداق بزرگواری این نمایندگان در برابر حقارت های مطهری و یاران او است و نشان دهنده این می باشد که کلامی که پیش از این بارها، از سوی رهبری تکرار شده بود، در جان و عمق این بزرگواران نشسته است و از حق خود می گذرند تا نظام متعالی شود.

باید به این دلسوزان واقعی انقلاب و پیروان حقیق خط امام (ره) افتخار کرد که اسلام را بر خودشان ترجیح می دهند، خداوند یار این نیروهای مخلص و آزاده باشد.

ما با چه کسانی روبرو هستیم؟

مرور اعمال اخیر نیروهای مخالف، حقیقت تلخی را روشن می کند.

– شیخ صانعی، در توهینی بی شرمانه رئیس جمهور مملکت را «حرام زاده» می خواند.(+)

– انصاری با مشایعت سید حسن مصطفوی، به گوش وزیر کشور می زنند و با لگد از همراه او (مردانی) پذیرایی می کنند.

– هاشمی منتقدان دانشگاه آزاد را «شرور» می خواند.

– موسوی مردم حاضر در 22 بهمن  را «آدم کش» و «قمه کش» می نامد.(+)

– کروبی مخالفانش را «اهریمن» می خواند.(+)

– علی لاریجانی مردم مخالف رسمی کردن مصادره دانشگاه آزاد را «دریده گو، بی منطق و غوغاسالار» معرفی می کند.(+ و + و +)

خوب آدم وقتی این ها را می بیند و کنار خشونت های قبل و بعد انتخابات اغتشاشگران می گذارد، می بیند که آن جنایت ها جای دوری نرفته است و اغتشاشگران از اربابان خودشان الگو گرفته اند.

به راستی با این کسانی که سعی می کنند این همه توهین و ضرب و شتم خود را در لباس شیک و صورت های اتوکشیده پنهان کنند و اخلاق را با نام اخلاق نابود می کنند، چه باید کرد؟

نه افراط، نه تفریط

درست است که نباید افراد را به خاطر يك سخنراني و يا يك مقاله و يا يك مصاحبه، از دايره اصولگرايي يا انقلاب اخراج کنیم، اما نباید از آن طرف افراط هم بیفیتم و با وجود تکرار انحرافات و تعمد در انجام آن ها، این افراد را در دامنه اصولگرایی حفظ کنیم.

خطر نفوذی ها به مراتب بیشتر از خطر دشمنان آشکار است. چرا کسی مانند علی مطهری که در توهین به اصولگرایان و تمجید از فتنه گران و دروغ بستن به نیروهای انقلابی تاکید دارد را باید در دامنه اصولگرایی حفظ کرد؟!

چرا کسی که سایت افراطی مانند ایلنا برای حفظ او در اصولگرایان نفوذی دست و پا می زند را باید همچنان به عنوان یک خال سرطانی حفظ کرد؟!

چرا باید کسی مانند لاریجانی که در خفا  از کاندیداتوری موسوی حمایت می کند، به اسم اصولگرایان فعالیت کند؟

چرا کسی که مجری فرامین هاشمی و طیف اقلیت مجلس است و طرح مصادره 250 میلیارد دلاری را تثبیت می کند، باید اسم اصولگرایی را یدک بکشد؟

چرا کاری نمی کنیم تا این آدم نفوذی، با تابلوی مریدی هاشمی فعالیت کند و ببینیم که آن وقت، موفقیتی بدست می آورد یا نه؟!

تابناک مثل مطهری

این مسئله نفوذی ها در بین رسانه ها هم صادق است، مثلا تابناک سعی می کند با اسم اصولگرایی همه حرف های افراطیون اصلاح طلب را تکرار کند و حتی یکبار علیه موسوی موضع نگرفت و به دامن فتنه زد، دقیقا همان کاری که علی مطهری انجام می دهد و با اسم اصولگرایان فقط به آن ها حمله می کند و تهمت حتی دروغ می زنند و به آن ها توهین می کند.

باید با رسانه های شیادی که با پرچم دیگری، این هدف را پیگیری می کنند، برخورد کرد تا نتوانند نفاق خود را ادامه دهند.

جانفشانی تابناک و خبرآنلاین و عصر ایران و روزنامه های آن ها مانند «جمهوری اسلامی» را برای جاسبی و رفسنجانی از یاد نبرید که خود را به نفهمیدن زده اند و انگار اصلا چنین ماجرایی رخ نداده است و مثل دیوار ساکت هستند یا حتی مانند عصر ایران به دیگران حمله هم می کنند!

این روزها معیار خوبی است تا دروغگویان مشخص شوند و معلوم شود که چه رسانه هایی نباید اعتماد کرد.

خطری به نام لاریجانی

نگاهی به نقش لاریجانی در بخشش اموال مردم در دانشگاه آزاد به جاسبی و هاشمی قابل تامل است. مثلا سایت جهان نیوز که سعی می کند با محافظه کاری از درگیری با لاریجانی خودداری کند، ماجرای قانونی کردن تصرف دانشگاه آزاد در مجلس را اینگونه بیان می کند:

«قبل از صحبت کردن موافق و مخالفان طرح، دهقان نماینده طرقبه و چناران و عضو هیات رئیسه مجلس یک تذکر و یک اخطار به رئیس مجلس می دهد.

تذکر دهقان این بود که این طرح یکبار به دلایل مغایرت با شان مجلس از دستور کار خارج شده است و بررسی مجدد آن کار عبثی است چرا که برخلاف قانون اساسی است و طبیعتا شان مجلس با پرداختن به این موضوع زیر سوال می رود.

یک اخطار قانون اساسی هم می دهد؛ با این توضیح که شورای عالی انقلاب فرهنگی  شان ولایی دارد و مجلس و یا هر نهاد دیگری بجز رهبر انقلاب نمی توانند مصوبات آنرا تغییر دهد.

مطابق قوانین مجلس از دستور خارج کردن طرح با توجه به تذکر نمایندگان، جزء اختیارات رئیس مجلس است اما اخطار باید به رای نمایندگان گذاشته شود.

لاریجانی به اخطار می پردازد.در مورد اخطار نیز ابتدا می گوید که «البته مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ارتباطی با نظرات رهبر انقلاب ندارد» و عملا شرایط را برای رای نیاوردن اخطار مهیا می کند.نهایتا اخطار با 85 رای موافق رای نمی آورد و لاریجانی در این مرحله می گوید که «البته اخطار وارد است» و به این ترتیب نظر مخالفان را هم جلب می کند»

آیا می توان باور کرد که این حیله لاریجانی ناآگاهانه بوده است؟!

پس چگونه او به خودش اجازه می دهد تا ادعا کند «که من تلاشم را کردم، اما نمایندگان قبول نکردند»! یا «فریب خوردم«!

آقای لاریجانی این همه دروغگویی  شما برای چیست؟!

شما به کجا وابسته هستید و از کجا دستور می گیرید که اینقدر ماهرانه سعی در تصرف 250 میلیارد دلار اموال مردم دارید، حال آنکه برای 1 میلیاردی که بعدا معلوم شد، اشتباه بوده است، گریبان چاک می دادید؟!

دوستان، این همه در دام نفوذی ها نیفیتم و با تفریط، هر نفوذی را در جمع اصولگرایان راه ندهیم.

لاریجانی نشان داده است که ظرفیت مدیریت ندارد و تحمل نقد را هم نمی کند، به همین دلیل است که از یک طرف ادعا می کند با وقف دانشگاه آزاد مخالف بوده است!!! از یک طرف هم مخالفان وقف دانشگاه آزاد را «دریده گو، بی منطق و غوغاسالار» می نامد!! و دانشجویان معترض به آن را به «برخی دانشجویان بسیجی» تقلیل می دهد!

این دو رویی لاریجانی و همراهی او با فتنه گران، به هیچ وجه نباید در لباس اصولگرایی صورت بگیرد تا بیش از این باعت وهن اصولگرایان شود.

مشکل اصولگراها؟!

به نظر من، علی مطهری درست گفت که «مشکل اصولگرایان حسینیان و کوچک زاده و امثال آن ها هستند»!

به راستی چه خصوصیتی جز انقلابی بودن، مخلص بودن در این افراد وجود دارد که آن ها را از بقیه تمیز می دهد؟!

آیا دکتر کوچک زاده و روح الله حسینیان همان کسانی نیستند که در خرداد 76 به خاتمی رای دادند و علی رغم همه موقعیت هایی که همراهی آن ها می توانست ایجاد کند، وقتی انحرافات خاتمی را دیدند، با آزادگی هر چه تمام تر و به دور از هر تعصبی، ابراز پشیمانی کردند و به رغم همه ضرباتی که به آنان وارد شد، بر سر آرمان ها امام (ره) و اسلام ناب محمدی ایستادند؟!

آیا همین اخلاص و ایستادگی آنان نیست که مطهری و لاریجانی را به مقابله و فحاشی با آن ها کشانده است و رسانه های افراطیون هم که از هر فرصتی برای کویبدن اصولگرایان غفلت نمی کنند، در برابر توهین های این اصولگرانماها ساکتند؟!  و گریبان اخلاق و ادب پاره نمی کنند؟!

بله به راستی که مشکل اصولگرانماها، همین امثال روح الله حسینیان و مهدی کوچک زاده و رسایی هستند که جلوی بزرگترین سرقت تاریخ را می گیرند و اجازه نمی دهند این لقمه ملت در دهان کس دیگری گذاشته شود.

چه باید کرد؟

همان طور که گفتم، نباید کسی را به صرف انتقاد، از جرگه انقلاب و اصولگرایی خارج کرد، اما نباید از آن ور بام هم افتاد و در برابر تکرار اتهام زنی بی اساس و توهین به اصولگرایان و دفاع از فتنه گران ساکت بود و اجازه داد تا کسانی به اسم اصولگرایی، نقش نفوذی را ایفا کنند و متاسفم بگویم که این اهمال ما، کار را به جایی رسانده است که سه نفر از آن ها، یعنی لاریجانی و مطهری و کاظم دلخوش، در هیئت رئیسه اصولگرایان باشند!

آیا قصد داریم با کوتاهی خود، اصولگرایی را نابود کنیم؟!

صدا و سیما نباید مانند زمان انتخابات که با پخش سخنان انقلابی موسوی و حذف سخنان افراطی او، چهره ای معقول از او ساخت! امروز هم با پخش گزینشی سخنان علی لاریجانی و علی مطهری، آنان را تطهیر کند و مردم را درباره آن ها به اشتباه بیندازد.

چرا باید صدا و سیما، جایگاه دائمی کسانی باشد که این چنین آشکار، با فتنه گران همراهی می کنند؟!

به علاوه آقایان لاریجانی و مطهری نشان داده اند که فقط بلدند یقه دیگران را بچسبند و به همین دلیل است که در برابر کوچکترین نقدی، دهان به دشنام می گشایند. چه خوب است که به قانون بر زمین مانده نظارت و بازرسی عملکرد مالی مجلس و بودجه کلانی که در اختیار لاریجانی قرار دارد و اتهامات تخلف موسسه تحت نظارت علی مطهری رسیدگی شود تا رسوا شود، هر که در او غش باشد!

پ.ن 1 : سری به وبلاگ دکتر کوچک زاده زدم، واقعا که اخلاص از آن می بارد. جالب است که ضمن توضیح دردمندانه ماجرای دیروز، به سؤال یکی از خوانندگان هم با صداقت مثال زدنی خود جواب می دهد:

درود
اميدوارم اون جمله که بر بالاي وبلاگت گذاشتي «دانستن حقيقت حق مردم است» مثل همه حرف هاي بقيه مقامات اين مملکت فقط شعار نباشه.
ممکنه روشن کنيد اين قضيه کوچيک اف و روسي بودن چيه؟


1-در صفحه توضیحات شناسنامه من نوشته » نام خانوادگی صاحب سند از کوچک اف به کوچک زاده تغییر نموده است / سابقه 89 یزد. / 1344/3/7″ ضمنا نام خانوادگی پدر بزرگ (پدری) من «کوچک» بوده و مزار ایشان در سیرجان است و اهل یزد بوده اند.
2- بر اساس آموزه های اسلامی » ان اکرمکم عندالله اتقیکم» حالا اگر فرض هم کنیم من روس بوده باشم که باعث افتخار است به ایران آمده و مذهب شیعه اختیار کرده باشم. بگذریم این حرفها وقت تلف کردن است و این حقایق درد آقای توهین کننده را درمان نمی کند. راضی شدید؟

و البته پیش از آن، کسی در وبلاگش نوشته بود : «جناب نامحترم علی مطهری، من از پیشینه و تبار آقای کوچک زاده خبری ندارم، امادكتر كوچك زاده هر تباري كه داشته باشد ، در جنگ تحميلي و براي دفاع از دين و ايران يك پاي خود را تقديم كرد.

اما شما که دائما به تبارتان می نازید؛ به جز توهین به دیگران و بدنام کردن نام پدر چه کرده اید؟!»

و به راستی که «ان اکرمکم عندالله اتقیکم»

پ.ن 2 : متاسفانه در ماجرای هتاکی مطهری به دکتر کوچک زاده، انحرافات زیادی صورت گرفته است که از آن جمله، ادعای پرتاب شی ای به سمت علی مطهری بود!

این در حالی است که همگی شاهد روحیه پرتحمل دکتر کوچک زاده هستند و مثلا به خاطر می آورند که در برابر توهین وقیحانه آدم حقیری نظیر علی مطهری در مناظره رادیویی چگونه آرامش خود را حفظ کرد.

در ماجرای دیروز هم وضع به همین صورت بود که دکتر مهدی کوچک زاده، هیچ وسیله ای را به سمت مطهری پرتاب نکرد، چناچه بعضی مدعی بودند که او میکروفون مجلس را به سمت مطهری پرتاب کرده است! که گویا خبر ندارند که اصولا کندن میکروفون نمایندگان امکان ندارد.

به دلیل همین صبر و گذشت دکتر مهدی کوچک زاده بود که ابوترابی نائب رئیس مجلس، از مهدی کوچک زاده که حق دفاع از خود در مقابل سخنان مطهری را داشت و از این حق صرف نظر کرد، تشکر کرد.

اما متاسفانه باز هم دکتر کوچک زاده، مظلوم دروغ سازی ها شد و البته بزرگان و مجاهدان همیشه طعم مظلومیت را چشیده اند.

یکی دیگر از انحرافاتی که در اطلاع رسانی ماجرای دیروز رخ داد، همان وارونه کردن جای توهین کننده و مظلوم بود که سایت های نظیر ایلنا و تابناک کلید آن را زدند و با حذف گسترده فحاشی مطهری، کار را به جایی رساندند که برخی سایت های حلقه بعدی آن ها، کلا آن فحش را به دیگران نسبت بدهند و مثلا بالاترین نوشت که «از سوی دیگر محمد جواد ابطحی نماینده خمینی شهر و از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی با برخواستن از جای خود با صدای بلند خطاب به مطهری گفت: خفه شو ، بتمرگ ، پفیوز!»

البته وقتی که خود سایت ایلنا گزارش مجلس را با 180 درجه دروغ منتشر می کند و یا جمعیت میلیونی معترض به سید حسن مصطفوی را در روز روشن و با آن همه فیلم و دوربین انکار می کنند؛ چه انتظاری می توان از آنان داشت؟!

و به راستی که خداوند، آن ها و همراهانشان را در گمراهی غرق کرده است.

جون 24, 2010 at 11:26 ق.ظ. بیان دیدگاه

دو طرف ماجرا چه کسانی هستند؟

در روزگاری زندگی می کنیم که از هیچ ادعا و دروغی نباید تعجب کرد، به ویژه اگر این ادعا از طرف یک مشت آدم مدعی راستگویی باشد، قضیه عادی تر است! از جواد اطاعت و دروغ های متعددش که حالا حالاها از حافظه ملت پاک نخواهد شد که بگذریم، ادعاهای علی مطهری هم در برنامه «رو به فردا» جای تامل جدی دارد.

علی مطهری در این برنامه مدعی شد که مشکل (به زعم او) معترضین، دولت است و آنان روبروی نظام قرار نگرفته اند، بلکه با دولت مشکل دارند! این ادعای مطهری با استقبال گسترده سایت های معاند انقلاب مواجه شد، و سایت اصلاح طلب (اما اصول نمای) تابناک هم که دائما به دنبال کاستن از بار گناهان سران فتنه است، روی آن مانور داد.

باید از آقای مطهری پرسید که شما از کجا چنین نتیجه ای را گرفتید؟
آیا سایت های آنان چنین ادعایی دارند؟!
آیا تلویزیون های آن ها نقد دولت را سرلوحه کارشان قرار داده اند؟!
آیا شعارهای مختلفی که برای جمهوری ایرانی و رها کردن غزه و فلسطین و نابودی اصل ولایت فقیه می دهند، شما را به این نتیجه رسانده است؟!
آیا توهین آنان به امام حسین (ع) و نفی مهدویت، به شما چنین القایی کرده است؟!
آیا سخنان فائزه هاشمی در هفته اول بعد از انتخابات، چنین رنگ و بویی دارد؟!

آیا بیانیه های آنان که تمام قوا و نظام را زیر سؤال برده اند، به معنی نقد دولت است؟!

آقای مطهری، جان خودتان بگویید این ادعای عجیب و غریب را از کجا آورده اید؟!
آیا خودتان هم به حرفی که می زنید باور دارید؟!
خوب بگویید از کجا چنین موضوعی را فهمیده اید؟!

آخر وقتی خود آنان هم چنین ادعایی نداشتند، شما چگونه چنین نتیجه ای گرفته اید؟!
آن ها در تمام ماه های اخیر، علیه نظام  موضع گرفتند و نظام جمهوری اسلامی را بدتر از نظام شاهنشاهی دانسته ند و حتی در بیانیه آخر، موسوی و کروبی هم طرف حساب خود را نظام می دانند.

من واقعا در تعجبم که شما چگونه به چنین نتیجه خارق العاده ای رسیده اید!

این کار شما، فارغ از آنکه به نتایجش آگاه یا جاهل باشید تنها، راهی برای فرار سران فتنه است.


مطالب مرتبط:

توهین شدید علی مطهری به رئیس جمهور

موج نامه نگاري پشت پرده سران فتنه براي فرار از مجازات

(+ در آخرین لحظات نوشتن این مطلب بودم که دیدم آقای هتاک، دوباره توهین کرده اند، علی مطهری که تفکر از سرتاپایش می بارد، از مشایی خواسته است که وارد معقولات نشود! و رئیس جمهور را نیز مورد تفقد ویژه خود قرار داده است. همچنین در نقش یک قاضی ظاهر شده است و برای دیگران تعیین تکلیف کرده است، او از رئیس جمهور خواسته است که عذرخواهی کند، وگرنه قوه قضاییه باید او را محاکمه کند!
به نظر می رسد که آقای علی مطهری با این توهین ها و نظرات دروغین، خودش به یکی از بحران سازان فعال در کشور تبدیل شده است.)

مشترک خوراک های خوشمزه داداشی شوید و اگر دوست دارید در جریان خبرهای مفید و مهم قرار بگیرید، خبرخوان رویداد، را از دست ندهید.


مشتری ایمیلی داداشی شوید!

ژانویه 18, 2010 at 9:00 ق.ظ. 2 دیدگاه

حسینیان وجدان بیدار مومن ایرانی است

درخواست استعفای روح الله حسینیان، خبر دردناکی برای دوستداران انقلاب است. حسینیان عزیز در این درخواست، با قلبی مالامال از اندوه و زبانی گویا و آزاده، مشکل ها و مشکل داران را فریاد می زند. از کسانی که به ناحق، بر کرسی جمهوری اسلامی تکیه زده اند و بی آنکه پایبند رهبری و قانون باشند، هدایت آن را بعهده گرفته اند. از کسانی گفته که هر چه از دستشان برآمده، انجام داده اند تا نظام ضربه ببیند و هم اکنون هم مدعیانه در جای خود باقی اند. از رئیس مجلسی گفته که با قبای اصول، نان دیگران را تامین می کند و از وام های کلانی که حق نیازمندان بوده و در جیب بی نیازان رفته، شکایت می کند.

چرا حسینیان این حرف ها را زده؟ مگر او هم نمی توانست دو سال دیگر صبر کند و از مزایای نمایندگی برخوردار شود و حقوقی دریافت کند و با چانه زنی برای دیگران، امتیازی بگیرد؟!
او نمی توانست با ابهام و چندرویی، خود را حلقه اتحاد ملی جا بزند؟ با تابناک، علیه دولت حرف بزند و با اعتماد علیه نظام و با فارس هم در برابر آمریکا موضع بگیرد؟!

اینجوری، هوای همگان را هم داشت، بی شک او از کسانی که امروز با همین بازی ها خود را چهره می کنند، بسیار باهوش تر و آگاه تر است. اما حسینیانی که همه می شناسند اهل این بازی ها و «پارلمانیسمی ها» نیست.

حسینیان اگر می خواست به مصالح شخصی اش عمل کند همان 12 سال پیش باید این کار را می کرد، زمانی که در اوج دوران قدرت اصلاحاتچی ها و «فتح سنگر به سنگر نظام» علیه آن ها ایستاد. حسینیان که خود از حامیان خاتمی در سال 76 بود، وقتی انحراف آنان را دید؛ تردید نکرد و آزادگی خود را اثبات کرد. روح الله عزیز، در آن شرایطی که اصلاحات هر روز قوی تر می شد و هیچ روزنه ای به گشایش نبود، ایستاد و اثبات کرد که وجدان و شرف خود را زیرپا نمی گذارد؛ او با این حرکتش اثبات کرد که نه به دنبال مقام است و نه طمع ثروت و قدرت دارد.

او به واسطه همین آزادگی اش مورد حمله شدید اصلاح طلبان قرار گرفت و نتیجه این شد که حسینیان و اژه ای که زمانی، اطلاعات را به خاطر اعتراض به رفتاری حجاریان ترک کرده بودند(+)، مظهر خشونت شدند و بقیه مظهر صلح و گل و بلبل!
اصلاح طلبان که سابقه و قدرت زیادی در پرونده سازی دارند، کاری کردند که این وجدان با شرف و آزاده، مظهر خشونت بشود!
«پرونده سازان» و «تمامیت خواهان» در این راه کار را به جایی رساندند که او و خانواده اش، به طور کامل ترور شخصیت بشوند و کسی جرات حمایت از آنان را نداشته باشند. این روش همیشگی اصلاح طلبان بوده است که همواره منتقدین خود از آیت الله مشکینی و مصباح و جوادی آملی تا روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس را «ترور شخصیت» بکنند تا هیچ کس حرف آنان را باور نکند و افراط آنان در این پروژه که با دروغگو نامیدن رئیس جمور و نظام همراه شد، در جریانات اخیر، حوادث هولناکی را رقم زد.

اما حسینیان با آگاهی کامل در برابر آنان ایستاد و تهمت ها و دروغ ها را به جان خرید و در زمانی که گفته می شد، فیلم ناراحت کننده همسر سعید امامی، به عنوان اخطاری علیه بچه حزب اللهی منتشر شده، باز هم مقاومت کرد و آبرو و تمام اعتبارش را وقف انقلاب کرد، شاید بتوان گفت، حسینیان مسیر تاریخ را عوض کرد و در دوران اوج قدرت اصلاحاتچی ها و زمانی که هیچ روزنه ای به گشایش نبود، با واگویی حقیقت و بیدار کردن مردم، ضربات سختی را به آنان وارد کرد و آنان را در سرازیری ای انداخت که امروز، آخرین نفس های سیاسی خود را می کشند و از این جهت به او مدیونیم.

به دلیل همین وجدان ببدار حسینیان است که هنوز دست از تخریب او برنداشتند و از کسی که به خاطر نابسامانی ها، وزارت اطلاعات را ترک کرد و از جان و آبرویش در مسیر انقلاب مایه گذاشت و حتی حاضر نشد از رانت رایش به خاتمی استفاده کند، چهره ای خشن ساخته اند که باور آن، جز برای ناآگاهان و مغرضان، مقدور نیست.

حالا این وجدان بیدار مومن ایرانی، که سال ها مقاومت کرده است از ناملایمات می نالد و عده ای که از سابقه طولانی مقاومت او در برابر شنیع ترین تهمت ها اطلاعی ندارند، از بی صبری او گله می کنند. اما باید دید که چه شده است که کار به اینجا رسیده و «پارلمانیست ها» با ابهام و نفاق، هدایت کار را برعهده گرفته اند و محتشمی پوری که از یاران سران فتنه است را در جای خود ابقا می کنند و امیدوار رضایی که با دروغ های عجیب و مضحک خود (نظیر شباهت دست خط 70 درصد آرا !!) به نظام ضربه زد با فیگور حمایت از نظام به  مسند هیات رئیسه مجلس می نشانند.

باید در این شرایط، یار روح الله عزیزی بود که همانند روح الله بزرگ این کشور، سال ها ایستادگی کرد و با روشنگری هایش خار چشم دشمنان خارجی و منافقین داخلی بوده است.(+ و +)

متاسفانه معدود بی اطلاعان که از سابقه حریت حسینیان و پشت پازدن او به همه مطاع دنیوی در زمان اصلاحات خبر ندارند و حتی بر انتقادات او در همین استعفا از مشایی، چشم فرو بسته اند؛ در نظرات اینجا، او را به مظلوم نمایی و تلاش برای رسیدن به مقام های دولتی متهم کرده اند و چه کسی است که نداند، حسینیان را چه به این کارها و اگر او ذره ای اهل این بازارگرمی ها بود، هرگز در این مسیر قدم نمی گذاشت و بانگ بیدار و آزادیخواه خود را بر سر دولت اصلاحات یا دولت فعلی سر نمی داد و به علاوه کسی که همه آبرو و اعتبارش را صرف مبارزه با منافقین داخلی کرده است؛ واهمه ای از این اتهامات عده ای ناآگاه یا کژاندیش ندارد.

من از روح الله عزیز می خواهم که پیام مردم را بشنود و همچنان مظهر صبر و آزادگی باشد و خیل کسانی را مانند بنده که این سال ها با یادآوری فداکاری بی نظیر حسینیان در مسیر حق و حقیقت، صبر کرده اند امیدوارتر از گذشته بکند. حسینیان بداند که علی مطهری و امثال او که با بازی های سیاسی، سعی می کنند خود را از یک عامی بالاتر نشان بدهند، جایی در ماندگاری تاریخ نخواهند داشت و با صبر تو و امثال تو، از حرکات ایذایی خود بازخواهند ایستاد.
(چند روز پیش، علی مطهری در مقابله با درخواست حسینیان و جمعی دیگر از نمایندگان برای اجرای قاطع حکم اعدام محاربان، آن را به روحیه حسینیان نسبت داده بود! گویا مطهری فراموش کرده که حکم محارب در اسلام و قانون، اعدام است و درخواست حسینیان، اجرای قانونی است که امثال مطهری و موسوی، سعی در پایمال کردن آن دارند. شاید هم علی مطهری مرتد اعلام کردن جبهه ملی از سوی امام (ره)، برای مقاومت در برابر حکم قصاص را فراموش کرده است)

آقای حسینیان بدانید که خداوند کسانی را که در راه او تلاش کردند، یاری می کند و خیل مردم مومنی که شما را حمایت می کنند، ریشه این ضعف ها و ناراستی ها را خشک خواهد کرد و «وجدان بیدار مومن ایرانی» را که حریت و آزادگی خود را اثبات کرده است؛ سرافراز نگه خواهد داشت.

+ از آنجایی که اطلاعات خود را ناچیز می دانم، صحبتی در مورد ماجراهایی که حسینیان درباره آنان، صحبت کرده، ابراز نکرده ام و بدیهی است که نمی توانم پاسخگوی نظرات شما باشم.

مطالب مرتبط:

موارد مطروحه در استعفانامه حسينيان حرف دل اصولگرايان واقعي است

عضو هیات رئیسه مجلس : استعفای حسینیان رای نخواهد آورد (امیدوارم اگر کار به رای گیری مجلس کشید، همین اتفاق بیفتد)

تقديم به روح ا…

سخنرانی مشهور روح الله حسینیان درباره قتل های زنجیره های

ناگفته های حسنیان درباره خاطرات آ.منتظری

ویدیو خلاصه ای از تحلیل مسایل سیاسی روز توسط آقای نبویان – 1388/9/22

مشترک خوراک های خوشمزه داداشی شوید و اگر دوست دارید در جریان خبرهای مفید و مهم قرار بگیرید، خبرخوان رویداد، را از دست ندهید.

مشتری ایمیلی داداشی شوید!

ژانویه 9, 2010 at 11:46 ق.ظ. 4 دیدگاه

بعد از بسیجی واقعی، اصولگرای واقعی هم به بازار آمد!

تازگی ها افراد ضد انقلاب هم فهمیده اند که می توان با برخی اصولگراها (؟!)  دوست بود. اسم آن ها را هم گذاشتند اصولگرای واقعی!!

کلا اینجا هم مثل تمام موارد دیگری که برچسب «واقعی» به آن می زنند و شهید واقعی و بسیجی واقعی و . . . تولید می کنند، این اصولگراهای واقعی هم، توان آن را دارند که به پیشبرد ضدانقلاب کمک کنند.

همت و باکری نیستند تا طعم بسیجی واقعی را به ضدانقلاب بچشانند و خانواده های آنان هم در وادی دیگری سیر می کنند و این فرصت برای ضد انقلاب به وجود آمده است تا برچسب «بسیجی واقعی» از آن ها سواستفاده کنند.

اما در مورد اصولگراهای واقعی ! (به تعبیر ضد انقلاب)، خود آن ها با رفتارشان، امید را در دل دشمنان زنده کرده اند. مثلا اصولگرای واقعی کسی مثل علی مطهری است که در روزنامه تندرو اعتماد و اعتماد ملی، مقاله بنویسد (با این حساب شما یک اصلاح طلب واقعی هم به من نشان بدهید که برای کیهان مطلب بنویسد!)

از نظر آنان اصولگرای واقعی (!) کسی است که حرف هایش تیتر اول رسانه های معاند باشد و در مرگ منتظری، خاطره بنویسد و امام و رهبری را زیر سؤال ببرد!

کلا اصولگرای واقعی کاملا در جهت منافع ضدانقلاب حرکت می کند! و به خاطر همین است که مورد لطف آنان قرار می گیرد.

کارکرد این واژه «اصولگرای واقعی» هم مشخص است.  این بار هم اصولگرای واقعی، وسیله ای می شود برای تخریب کسانی که به اصولگرایی دل بسته اند، تا با برچسب غیرواقعی بودن و تندرو بودن، آن ها را مورد توهین قرار دهند.

بنابراین همین جا با افتخار اعلام می کنیم که خیلی خوشحالیم که آن ها که احمدی نژاد و پیروان واقعی امام را اصولگرای واقعی نمی دانند و برچسب افراطی و اصولگرای غیر واقعی (!) از سوی آنان را با افتخار می پذیریم؛ چرا که تاریخ تکرار می شود.

شهید همت:

زمان بازرگان به ما بر چسب چريک زدند ، زمان بني صدر هم برچسب منافق! الان هم بر چسپ خشک مقدسي و تحجر؟ هر قدمي که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتيم ،برچسب بارانمان کردند. حالا روزي ده برچسب دشت مي کنيم ، اما بسيجيان: دلسرد نباشيدحاشا که بچه بسيجي ميدان را خالي کند

شهید باکری:

يقين بدانيد تنها اعمال شما كه مورد رضايت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالي است كه تحت ولايت الهي و رسولش و امامش باشد بنابراين در هر زمان و هر موقعيت همت به اعمالي بگماريد كه مورد تائيد رهبري و امامت باشد .

مشترک خوراک های خوشمزه داداشی شوید و اگر دوست دارید در جریان خبرهای مفید و مهم قرار بگیرید، خبرخوان رویداد، را از دست ندهید.

مشتری ایمیلی داداشی شوید!

دسامبر 25, 2009 at 12:18 ق.ظ. 2 دیدگاه

Older Posts


دیکتاتورها نابود شدنی اند

تلاش برای پایمال کردن رای 25 میلیون ایرانی، عین دیکتاتوری است.


هميشه با داداشي تان باشيد!

Powered by  MyPagerank.Net

Subscribe to me on FriendFeed

مشتری ایمیلی داداشی شوید! وبلاگ داداشی

تازه ترین رویدادها

بایگانی