Posts tagged ‘اسفندیار رحیم مشایی’

کیهان : قبول نیست، مشایی باید به ولایت فقیه توهین می کرد!

در حالیکه در طی هفته های گذشته، ساده ترین و حتی مسخره ترین حمایت ها از ولایت فقیه (برای ضدولایت فقیه! معرفی کردن دولت) به طور گسترده ای در کیهان و بقیه رسانه های اصولگرا منتشر می شد، کیهان از مشایی خواست تا در حمایت از ولایت فقیه حرفی نزد! و آن را به علما واگذار کند!

با وجود اینکه بارها شنیع ترین توهین ها در سال های اخیر بر علیه مشایی و دولت از سوی رسانه های اصولگرا ! استفاده شده است و حتی یکی از سران قوا با ادبیات فاخر! خودشان تهمت های بسیار زشتی را در روزهای اخیر بر علیه این افراد مطرح کردند، کیهان مدعی شده است که سخن مشایی مبنی بر اینکه «برخي خواص به علت برداشت غلط از سكوت چند روزه رئيس جمهور به صورتي شتابزده واكنش نشان دادند و منويات دروني خود را بروز دادند». توهین آمیز است!!

باید از کیهان پرسید که اگر با خوش بینی زیاد، رفتار شماها را که باعث تذکر چندباره رهبری شده است، صرفا از سر شتابزدگی ندانست باید چه فکرهایی درباره شما کرد؟!

متاسفانه اصولگرنمایان نه تنها دستور رهبری برای پرهیز از جنجال در ماجرای اخیر را نادیده گرفته اند، بلکه آنچنان از ولایت فقیه فاصله گرفته اند که حتی اگر در زمینه ای که رهبری هشدار داده اند، از آن ها انتقاد شود؛ آن را توهین آمیز می دانند!!

آیا این چیزی جز انحراف و حتی ضدیت عملی اصولگرانماها با ولایت فقیه است؟!

در حالیکه مشایی در جای جای مصاحبه اخیرش «از ولایت فقیه حمایت کرده است (+) و اثبات کارآمدی نظام را بهترین روش دفاع از رهبری دانسته است» کیهان در یک چشم بندی بزرگ، مشایی را متهم می کند که منظورش جایگزینی «خدمت» با «ولایت فقیه» است!!

جناب کیهان دروغ تا چه حد؟!!


بنده در کج روی های فکری و عملی مشایی شک ندارم، اما دروغگویی درباره او و وارونه نشان دادن موضوعات از سوی اصولگرانماها را برنمی تابم.

باید صادقانه اعتراف کرد که تبعیت عملی ولایت فقیه مشایی در ماه های اخیر از بسیاری از مدعیان اصولگرایی بیشتر بوده است! 

مثلا از زمانی که رهبر معظم انقلاب بر استفاده از واژه مجهول «مکتب ایرانی» تذکر دادند، مشایی دیگر از این واژه استفاده نکرده است (هر چند از مفاد آن دست نکشیده است)؛ اما رهبری هر چه قدر به رسانه های اصولگرا (نما) درباره دوری از بی اخلاقی و تهمت نزدن تذکر دادند و حتی صریحا گفتند که سخنان «سست و بی پایه« دشمنان مبنی بر «گوش نکردن رئیس جمهور به رهبری» را تکرار نکنید؛ برای کیهان و بقیه اصولگرایان فایده ای نداشت. که شدیدترین نمونه انحراف عملی آن ها از دستور واضح رهبری را می توان در هفته های اخیر داد.

با این حساب باید از کیهان پرسید که با توجه به رفتار روشن شما و مشایی در ماه های اخیر، چرا باید قوت او در تبعیت عملی از ولایت فقیه را به صورت وارونه مطرح کنید؟!

آیا این آدرس غلط دادن شما باعث گمراهی مردم نیست؟! چرا مشایی را همان گونه که هست معرفی نمی کنید؟! آیا پروپاگاندای تمام عیار و دروغین شما از آمریکای شیطان صفت، چیزی کمتر دارد؟!

چرا از اینکه رهبری در یک اقدام بی سابقه، شماها و رسانه های اصولگرانمایان را کنار دشمنآوردند و همراه آن ها بهتان تذکر دادند تا از جنجال سازی و تکرار دروغ های «حاکمیت دوگانه» و «عدم تبعیت رئیس جمهور از رهبری» بپرهیزید درس نمی گیرید؟! دیگر به چه زبانی باید انحراف عظیم شما از خط ولایت را توضیح داد؟!

مگر انحراف از ولایت فقیه را در حد شرک نمی دانید؟!

پ.ن 1 : در دو سال اخیر آنقدر سایت زاکانی درباره ارتباط مشایی با مرتاض هندی و جن گیر و … خبرسازی کرده بود که به جای «جهان نیوز» به «رمال نیوز» تبدیل شده بود و در روزهای اخیر نیز سایت های فتنه گری نظیر شفاف نیوز قالیباف و آینده نیوز هاشمی با این موضوع همکاری کردند و صادق لاریجانی نیز این داستان ها را در تریبون رسمی نظام پخش کرد و حتی خود روزنامه کیهان نیز این ادعاها را تکرار نمود.

اما کیهان با نادیده گرفتن تمام این واقعیت ها و با «تحمیق» بزرگ مخاطبانش مدعی شد که «جريان انحرافي بوده است که اين چرت و پرت ها را پخش مي كند.»!!

با این روند، احتمالا چند روز دیگر کیهان، «ضدولایت فقیه نامیدن مشایی» را هم افسانه ای بداند که جریان انحرافی منتشر کرده است!

پ.ن 2 : فرقی ندارد که کیهان با آن سابقه درخشان باشد یا هر کس دیگری. وقتی کیهان و آینده نیوز و بی بی سی همصدا می شوند، باید ترسید و «اصولگرانما» حداقل واژه ای است که برای منحرفان از ولایت فقیه می توان به کار برد.

پ.ن 3 : کلیت حرف کیهان را درباره اینکه اگر کسی از ولایت فقیه تبعیت عملی نکند، نباید هم از آن مایه بگذارد را قبول دارم. 

به همین دلیل است که از لاریجانی و توکلی و علی مطهری که با به رای گذاشتن دستور رهبری و جلوگیری از قرائت نامه ایشان و تشبیه رهبری به عمرسعد و شکستن وحدت با دولت و تبدیل لایحه بودجه به طرح بودجه و …. دشمنی خودشان را با دستورات ولایت فقیه نشان داده اند، می خواهم که دهانشان را ببندند و سودجویانه از ولایت فقیه دم نزنند.

پ.ن 4 : بعد از دستور سال پیش رهبری برای تصویب طرح نظارت بر نمایندگان، ابتدا علی لاریجانی چند ماهی تعلل کرد و سپس به دیدار آیت الله صافی رفت تا جمله ای را علیه این طرح از ایشان بگیرد (لاریجانی اعلام کرده بود که «ولایت فقیه میوه مرجعیت است.» پس لابد با مرجعیت می توان دستور ولی فقیه را نقض کرد!)

شکی در این ندارم که اگر حتی یک صدم چنین کاری را احمدی نژاد انجام داده بود، الآن به جرم دشمنی با ولایت فقیه از سوی همین کسانی که در برابر لاریجانی ساکت بوده اند، تکفیر و مجازات شده بود!!

امیدوارم روزی کیهان و بقیه مدعیان ولایتمداری، آنقدر ایمان داشته باشند که این حرکات عظیم ضدولایت فقیه را نادیده نگیرند و روشن و واضح در برابر همه دشمنان ولایت فقیه روشنگری کنند.


مشترکخوراک وبلاگ داداشیشویدتا همیشه در جریان جدیدترین به روزرسانی ها قرار گیرید.|(ازاشتراک ایمیلیهم می توانید استفاده کنید.)

خبرخوان “رویداد” هم خواندنی ترین اخبار را به دست شما می رساند.

مِی 17, 2011 at 8:08 ق.ظ. بیان دیدگاه

اهمیت موضوع مشایی در کلام رهبری

اول

بخشی از سخنان رهبر حکیم انقلاب در ماجرای مشایی و مردم اسرائیل … ایشان ضمن اشتباه دانستن سخن مشایی می گویند :

«مساله كوچك و كم اهميتي كه وجود دارد و از اينها سعي مي‌شود براي التهاب استفاده شود را عرض مي‌كنم براي اينكه درب گفتگوها بسته شود . . . اينكه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اينجور استدلال  كند، يكي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام . . . من خواهش مي‌كنم از همه، اينجور مسائل كوچك و مسائل جزئي را، حرفي بر زبان كسي جاري مي‌شود، مطلبي گفته مي‌شود، اين را وسيله‌اي قرار ندهند براي اينكه مدتي جريان سازي و مساله آفريني بشود در سر تا سر كشور »

دوم

ایشان مدتی پیش هم در دیدار با دانشجویان به طور ضمنی اعلام کردند که مشایی و رحیمی، مسائلی نیستند که کسی دلش به خاطر آن ها خون شود :

«يكى از دوستان گفتند ما از دست چپ و راست رئيس جمهور دلمان خون است. خوب، حالا دل شما خون – كه خدا نكند خون باشد – اما به شما عرض بكنم؛ اينها جزو مسائل تعيين كننده و اصلى نيست

{دقت دارید که می گویند موضوع رحیمی و مشایی تعیین کننده نیست}

شما خودتان مقایسه کنید که آیا مدعیان دلسوزی در همین حدود مد نظر رهبری حرکت کردند یا با افراط، سعی در التهاب آفرینی کردند که رهبری به شدت از آن نهی کرده اند؟

چه کسانی در خلاف خط رهبری  حرکت می کنند؟!

سوم

اما ایشان در مقابل موضوع مشایی، مسئله اختلاف بین قوا را خیلی مهم می دانند :

«اشكال كرديد بر علنى شدن اختلافات مسئولان، اشكالتان وارد است؛ بنده هم اين اشكال را به اين آقايان دارم و به آنها هم گفته ام؛ اوقات تلخى هم با آنها كرده ام.»

شما خودتان قضاوت کنید که چه کسانی با وجود صبر و سکوت دولت، همواره در مسیر تفرقه افکنی تلاش می کنند؟

چه کسانی مطامع شخصی خودشان را از تلخ کامی رهبری مهم تر می دانند؟

به نظر می رسد که عده ای از این هایی که با وجود توصیه های رهبری دائما در خلاف آن حرکت می کنند ضدولایت هستند تا چه رسد به آنکه بخواهند ادعای ولایتمداری هم بکنند!

کلام آخر

بعضی مواقع، دشمنان منظور رهبری را بهتر از ما می فهمند؛ مثلا چند روز پیش فارین پالیسی نوشته بود که «اگر رهبري ايران خواستار پايان مشاجرات علني سياستمداران شد، به خاطر جلب توجه اين اختلافات بود. آيت الله خامنه اي مي داند كه دشمنان ايران مشتاقانه دنبال نشانه هاي ضعف جمهوري اسلامي هستند و به همين دليل با تاكيد بر اتحاد مي خواهد در دوره حساس فعلي، تصوير قدرتمندي از ايران در سطح بين الملي ايجاد كند.

فراخوان رهبر ايران براي پايان دادن به مشاجرات، ناشي از اين نگراني است كه مبادا ايران در تله غرب بيفتد و خود را گرفتار جنگ نرم قدرت هاي غربي ببيند. از نظر آيت الله خامنه اي اكنون وقت كشمكش هاي داخلي كم اهميت نيست.»

هم اکنون زمانی رسیده است که عقلای جامعه، جدا از جو و هیجانات رایج و براساس رهنمودهای روشن رهبری بتوانند موضوع مهم را از جزئی تشخیص دهند و ببینند که چه کسانی دائما در خلاف توصیه های مهم و اصلی رهبری حرکت کرده اند؟

و چه نقشه ای دارند که برای سرپوش گذاشتن بر انحرافات خود، موضوعی مانند مشایی را با وجود دستور مکرر رهبری بزرگ کرده اند؟

وقت آن است که نظریات غلط خود را با کلام رهبری تصحیح کنیم.

سپتامبر 7, 2010 at 9:00 ق.ظ. 5 دیدگاه

قرص فراموشی

آنقدر خودتان را به مسئله مشایی مشغول کنید که رفتار لیبرال قالیباف و ضد ولایی لاریجانی و فتنه گرانه رضایی را فراموش کنید.

– نسخه جدید شفاخانه خواص بی بصیرت

+ این مطلب به معنی آن نیست که هر کسی از مشایی انتقاد کرد، هدفش همین است؛ اما به معنی آن است که مفهوم پشتکار رسانه های اصولگراهای بی بصیرت در قضیه مشایی را فراموش  نکنیم و بدانیم که قصد آن ها از دامن زدن به این ماجرا چیست.

به هر حال آن ها به انتخابات بعد چشم دارند و باید سابقه سیاهشان را به دست فراموشی بسپارند و مردم را از خطر اصلی خودشان غافل کنند.

آگوست 29, 2010 at 10:00 ق.ظ. بیان دیدگاه

حسینیان وجدان بیدار مومن ایرانی است

درخواست استعفای روح الله حسینیان، خبر دردناکی برای دوستداران انقلاب است. حسینیان عزیز در این درخواست، با قلبی مالامال از اندوه و زبانی گویا و آزاده، مشکل ها و مشکل داران را فریاد می زند. از کسانی که به ناحق، بر کرسی جمهوری اسلامی تکیه زده اند و بی آنکه پایبند رهبری و قانون باشند، هدایت آن را بعهده گرفته اند. از کسانی گفته که هر چه از دستشان برآمده، انجام داده اند تا نظام ضربه ببیند و هم اکنون هم مدعیانه در جای خود باقی اند. از رئیس مجلسی گفته که با قبای اصول، نان دیگران را تامین می کند و از وام های کلانی که حق نیازمندان بوده و در جیب بی نیازان رفته، شکایت می کند.

چرا حسینیان این حرف ها را زده؟ مگر او هم نمی توانست دو سال دیگر صبر کند و از مزایای نمایندگی برخوردار شود و حقوقی دریافت کند و با چانه زنی برای دیگران، امتیازی بگیرد؟!
او نمی توانست با ابهام و چندرویی، خود را حلقه اتحاد ملی جا بزند؟ با تابناک، علیه دولت حرف بزند و با اعتماد علیه نظام و با فارس هم در برابر آمریکا موضع بگیرد؟!

اینجوری، هوای همگان را هم داشت، بی شک او از کسانی که امروز با همین بازی ها خود را چهره می کنند، بسیار باهوش تر و آگاه تر است. اما حسینیانی که همه می شناسند اهل این بازی ها و «پارلمانیسمی ها» نیست.

حسینیان اگر می خواست به مصالح شخصی اش عمل کند همان 12 سال پیش باید این کار را می کرد، زمانی که در اوج دوران قدرت اصلاحاتچی ها و «فتح سنگر به سنگر نظام» علیه آن ها ایستاد. حسینیان که خود از حامیان خاتمی در سال 76 بود، وقتی انحراف آنان را دید؛ تردید نکرد و آزادگی خود را اثبات کرد. روح الله عزیز، در آن شرایطی که اصلاحات هر روز قوی تر می شد و هیچ روزنه ای به گشایش نبود، ایستاد و اثبات کرد که وجدان و شرف خود را زیرپا نمی گذارد؛ او با این حرکتش اثبات کرد که نه به دنبال مقام است و نه طمع ثروت و قدرت دارد.

او به واسطه همین آزادگی اش مورد حمله شدید اصلاح طلبان قرار گرفت و نتیجه این شد که حسینیان و اژه ای که زمانی، اطلاعات را به خاطر اعتراض به رفتاری حجاریان ترک کرده بودند(+)، مظهر خشونت شدند و بقیه مظهر صلح و گل و بلبل!
اصلاح طلبان که سابقه و قدرت زیادی در پرونده سازی دارند، کاری کردند که این وجدان با شرف و آزاده، مظهر خشونت بشود!
«پرونده سازان» و «تمامیت خواهان» در این راه کار را به جایی رساندند که او و خانواده اش، به طور کامل ترور شخصیت بشوند و کسی جرات حمایت از آنان را نداشته باشند. این روش همیشگی اصلاح طلبان بوده است که همواره منتقدین خود از آیت الله مشکینی و مصباح و جوادی آملی تا روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس را «ترور شخصیت» بکنند تا هیچ کس حرف آنان را باور نکند و افراط آنان در این پروژه که با دروغگو نامیدن رئیس جمور و نظام همراه شد، در جریانات اخیر، حوادث هولناکی را رقم زد.

اما حسینیان با آگاهی کامل در برابر آنان ایستاد و تهمت ها و دروغ ها را به جان خرید و در زمانی که گفته می شد، فیلم ناراحت کننده همسر سعید امامی، به عنوان اخطاری علیه بچه حزب اللهی منتشر شده، باز هم مقاومت کرد و آبرو و تمام اعتبارش را وقف انقلاب کرد، شاید بتوان گفت، حسینیان مسیر تاریخ را عوض کرد و در دوران اوج قدرت اصلاحاتچی ها و زمانی که هیچ روزنه ای به گشایش نبود، با واگویی حقیقت و بیدار کردن مردم، ضربات سختی را به آنان وارد کرد و آنان را در سرازیری ای انداخت که امروز، آخرین نفس های سیاسی خود را می کشند و از این جهت به او مدیونیم.

به دلیل همین وجدان ببدار حسینیان است که هنوز دست از تخریب او برنداشتند و از کسی که به خاطر نابسامانی ها، وزارت اطلاعات را ترک کرد و از جان و آبرویش در مسیر انقلاب مایه گذاشت و حتی حاضر نشد از رانت رایش به خاتمی استفاده کند، چهره ای خشن ساخته اند که باور آن، جز برای ناآگاهان و مغرضان، مقدور نیست.

حالا این وجدان بیدار مومن ایرانی، که سال ها مقاومت کرده است از ناملایمات می نالد و عده ای که از سابقه طولانی مقاومت او در برابر شنیع ترین تهمت ها اطلاعی ندارند، از بی صبری او گله می کنند. اما باید دید که چه شده است که کار به اینجا رسیده و «پارلمانیست ها» با ابهام و نفاق، هدایت کار را برعهده گرفته اند و محتشمی پوری که از یاران سران فتنه است را در جای خود ابقا می کنند و امیدوار رضایی که با دروغ های عجیب و مضحک خود (نظیر شباهت دست خط 70 درصد آرا !!) به نظام ضربه زد با فیگور حمایت از نظام به  مسند هیات رئیسه مجلس می نشانند.

باید در این شرایط، یار روح الله عزیزی بود که همانند روح الله بزرگ این کشور، سال ها ایستادگی کرد و با روشنگری هایش خار چشم دشمنان خارجی و منافقین داخلی بوده است.(+ و +)

متاسفانه معدود بی اطلاعان که از سابقه حریت حسینیان و پشت پازدن او به همه مطاع دنیوی در زمان اصلاحات خبر ندارند و حتی بر انتقادات او در همین استعفا از مشایی، چشم فرو بسته اند؛ در نظرات اینجا، او را به مظلوم نمایی و تلاش برای رسیدن به مقام های دولتی متهم کرده اند و چه کسی است که نداند، حسینیان را چه به این کارها و اگر او ذره ای اهل این بازارگرمی ها بود، هرگز در این مسیر قدم نمی گذاشت و بانگ بیدار و آزادیخواه خود را بر سر دولت اصلاحات یا دولت فعلی سر نمی داد و به علاوه کسی که همه آبرو و اعتبارش را صرف مبارزه با منافقین داخلی کرده است؛ واهمه ای از این اتهامات عده ای ناآگاه یا کژاندیش ندارد.

من از روح الله عزیز می خواهم که پیام مردم را بشنود و همچنان مظهر صبر و آزادگی باشد و خیل کسانی را مانند بنده که این سال ها با یادآوری فداکاری بی نظیر حسینیان در مسیر حق و حقیقت، صبر کرده اند امیدوارتر از گذشته بکند. حسینیان بداند که علی مطهری و امثال او که با بازی های سیاسی، سعی می کنند خود را از یک عامی بالاتر نشان بدهند، جایی در ماندگاری تاریخ نخواهند داشت و با صبر تو و امثال تو، از حرکات ایذایی خود بازخواهند ایستاد.
(چند روز پیش، علی مطهری در مقابله با درخواست حسینیان و جمعی دیگر از نمایندگان برای اجرای قاطع حکم اعدام محاربان، آن را به روحیه حسینیان نسبت داده بود! گویا مطهری فراموش کرده که حکم محارب در اسلام و قانون، اعدام است و درخواست حسینیان، اجرای قانونی است که امثال مطهری و موسوی، سعی در پایمال کردن آن دارند. شاید هم علی مطهری مرتد اعلام کردن جبهه ملی از سوی امام (ره)، برای مقاومت در برابر حکم قصاص را فراموش کرده است)

آقای حسینیان بدانید که خداوند کسانی را که در راه او تلاش کردند، یاری می کند و خیل مردم مومنی که شما را حمایت می کنند، ریشه این ضعف ها و ناراستی ها را خشک خواهد کرد و «وجدان بیدار مومن ایرانی» را که حریت و آزادگی خود را اثبات کرده است؛ سرافراز نگه خواهد داشت.

+ از آنجایی که اطلاعات خود را ناچیز می دانم، صحبتی در مورد ماجراهایی که حسینیان درباره آنان، صحبت کرده، ابراز نکرده ام و بدیهی است که نمی توانم پاسخگوی نظرات شما باشم.

مطالب مرتبط:

موارد مطروحه در استعفانامه حسينيان حرف دل اصولگرايان واقعي است

عضو هیات رئیسه مجلس : استعفای حسینیان رای نخواهد آورد (امیدوارم اگر کار به رای گیری مجلس کشید، همین اتفاق بیفتد)

تقديم به روح ا…

سخنرانی مشهور روح الله حسینیان درباره قتل های زنجیره های

ناگفته های حسنیان درباره خاطرات آ.منتظری

ویدیو خلاصه ای از تحلیل مسایل سیاسی روز توسط آقای نبویان – 1388/9/22

مشترک خوراک های خوشمزه داداشی شوید و اگر دوست دارید در جریان خبرهای مفید و مهم قرار بگیرید، خبرخوان رویداد، را از دست ندهید.

مشتری ایمیلی داداشی شوید!

ژانویه 9, 2010 at 11:46 ق.ظ. 4 دیدگاه

محکومیت مشایی، محرابیان و رحیمی؟!

از دیوان محاسبات خبر می‌رسد که اسفندیار رحیم‌مشایی به اتهام تخلفات مالی در دوران تصدی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری محکوم به دو ماه انفصال از خدمات دولتی شد.

جملات بالا، بخشی از خبر روزنامه جمهوری اسلامی در پنجشنبه 29 مرداد 88 بود. این خبر روزنامه جمهوری اسلامی که با بودجه بیت المال و برعلیه دولت منتشر می شود و ارادت ویژه ای هم به هاشمی رفسنجانی دارد و البته در دوران انتخابات هم حامی موسوی بود، موجب شد تا برای چندمین بار در این روزها خبرسازی علیه مقامات دولتی به صدر اخبار بیاید.

مهم ترین هدفی که این خبرسازی ها پیگیری می کنند، ضربه زدن به آبرو و اعتبار دولت پاک دست است. شدت و حجم این پرونده سازی ها از یک سو، این تلقی را در ذهن خوانندگان ایجاد می کند که دولتی ها نیز  پاک دست نیستند و از سوی دیگر، رسانه های مغرض با عدم انتشار واقعیت و جواب های طرف دیگر ماجرا، واقعیت را به مردم نشان نمی دهند و این تهمت دروغ را در ذهن جامعه باقی می گذارند.

در این نوشته سعی می شود تا این اخبار که از دید خوانندگان پنهان نگه داشته می شود، منتشر شود و با بخشی از لجن پراکنی بر علیه دولت مقابله گردد.

1)  اسفندیار رحیم مشایی : بعد از خبر روزنامه جمهوری اسلامی بود که مشایی، به شرح ماجرا پرداخت و مشخص شد بر خلاف آنچه روزنامه حامی موسوی عنوان کرده است بحث تخلف مالی نبوده است، بلکه موضوع به کارگیری نیروی قراردادی بوده است که آن هم به زمان ریاست مشایی برنمی گردد.

ماجرا از این قرار بوده است که در زمان مرعشی ریاست سازمان گردشگری در دولت قبلی، ایشان به یکی از نمایندگان مجلس اصلاح طلبان (مجلس ششم) به نام صابری، که به صورت قراردادی با سازمان همکاری می کرده است، تفویض اختیار مالی نموده است و این برخلاف قانون است.

بعد از تشکیل دولت نهم و به ریاست رسیدن مشایی، ایشان با آگاهی از این قرارداد، آن را لغو می کند و به همین دلیل موضوع تخلف به ایشان برنمی گشته است.(+)

بررسی های بیشتر نشان داد که این خبرپراکنی از سوی یکی از معاونین دیوان محاسبات و هماهنگی با دفتر رییس مجلس توسط مدیر روابط عمومی دیوان صورت گرفته است.(+)

متاسفانه سیاسی بازی های دیوان محاسبات که توسط افراد نزدیک به رئیس مجلس (علی لاریجانی) اداره می شود؛ پیش از این نیز سابقه داشته است و در ماه های پیش از انتخابات نیز با قرائت غیرقانونی گزارش دیوان محاسبات در مورد یک میلیارد اختلاف حساب موجود، ابزار مناسبی را در اختیار رقبای احمدی نژاد قرار داد تا او را به انواع اتهامات متهم کنند و البته بعد از اتمام انتخابات و بی اثر بودن این حربه، دیوان محاسبات با تانی خاصی اعلام کرد که چنین مشکلی وجود نداشته است.(+)

تاسف برانگیز آنکه در حکم جدید صادره از سوی دیوان محاسابت در مورد مشایی که اصولا موضوع تخلف به او برنمی گشته است، مرعشی (برادر خانم حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی) نیز محکوم شده است؛ اما روزنامه جمهوری اسلامی رفسنجانی و بقیه رسانه های مخالف دولت این بخش را سانسور کرده اند!

بسیاری از آن ها حتی توضیحات مشایی در مورد خلاف مرعشی و نماینده مجلس اصلاحات را نیز منتشر نمی کنند تا با ارائه یک طرف اخبار، این دروغ را در ذهن خوانندگانشان باقی بگذارند.

مشایی علی رغم همه انتقادات صحیحی که به او وارد است، بسیار مظلوم واقع شده و هرزگاهی حتی از سوی رسانه های خاصی از اصولگریان مورد حمله قرار می گیرد که فیلم ناقص منتشر شده از «الف» از سخنان او یا حرف های کذب نقل شده از تحلیل انتخاباتی مشایی از این دسته اند.

Sfandyar Rahim Mashaee

2) محمدرضا رحیمی : او معاون پارلمانی رئیس جمهور است و مانند بقیه کابینه در معرض انواع تهمت های رسانه ای قرار گرفته است.

چندی پیش در رسانه های معارض عنوان کردند که او به دو اتهام «تحصیل مال نامشروع» و «تصرف غیرمجاز در اموال دولتی»  از سوی شعبه 1057 دادگاه عمومی جزایی تهران تحت تعقیب قرار گرفته است.

البته ماجرا به سرعت روشن شد و پرونده سازان خیلی سریع مجبور شدند فیتیله پرونده سازی برای رحیمی را پایین بکشد.

با توضیحات دفتر معاونت حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور مشخص شد که موضوع پرونده مربوط به معامله یک ماشین در 18 سال پیش بوده است و به  خاطر بعضی سؤالات این پرونده تشکیل شده است و از آنجایی که موضوع خاصی در میان نبوده است، به سرعت نیز به نتیجه رسیده است؛ اما رسانه های کذاب با بزرگنمایی پرونده و واژه سازی و بدون اشاره به محتوای آن، قصد پرونده سازی برای دولت و تخریب آن را داشته اند.(+)

Mohammad Reza Rahimi

3) علی اکبر محرابیان : اتهامات مطرح شده علیه این وزیر شایسته دولت نهم  که در 40 سالگی، برای دومین بار به عنوان وزیر صنایع معرفی شده است؛ آخرین و جدی ترین نمونه از پرونده سازی بر علیه دولت است.

Ali Akbar Mehrabin-Safe room

پروژه «اتاق امن» که از اختراعات ثبت شده توسط محرابیان و همکارانش بوده است؛ مورد جدیدترین شکایت علیه دولت بوده است.

به‌دنبال شكايت فردی فرزاد سليمي از موسي مظلوم و علي اكبر محرابيان(وزير صنايع) مبني بر ثبت اختراع او توسط اين دو نامبرده به نام خودشان، دادگاه براساس شواهد تاييد كرد كه اختراع «اتاق امن زلزله» پيش از آنكه به نام محرابيان به ثبت برسد، توسط شاكي اختراع و طراحي شده بود!

رسانه های مخالف دولت بدون آنکه توجه کنند که  در حکم صادره «حق ثبت اختراع» لغو شده است و هیچ محکومیتی شامل آن ها نشده است؛ به این ماجرا دامن زدند و از مسئله ای که حداکثر پیش بودن یک مخترع بر مخترع دیگر بوده است و بارها در تاریخ علم اتفاق افتاده است؛ یک ماجرای بزرگ ساختند و به ترور شخصیت اعضای دولت پرداختند.

توضیحات دکتر موسی مظلوم از اساتید دانشگاه و همکار محرابیان در این طرح، نشان داد که ماهیت قضیه از آنچه در رسانه ها مطرح شده است؛ متفاوت است.(+) اما هر چه از این ماجرا می گذشت، بی گناهی و مظلومیت اعضای دولت بیشتر آشکار می شد. با توضیحات معاون دادستان تهران مشخص شد که قبلا هم ادعای این اختراع از سوی برخی افراد دیگر مطرح شده بوده که با بررسی ادعای آن ها، معلوم شده است که ادعای آن ها نادرست می باشد. اما در ماجرای اخیر و با استفاده از برخی شرایط خاص، یک جریان خاص سیاسی قصد اتهام پراکنی علیه مسئولین نظام را داشته است و با بزرگنمایی و جعل آن در رسانه های وابسته، به فریب افکار عمومی پرداخته اند.(+)

اما شاید جالب ترین توضیحات را سایت فردا که از منتقدین دولت است منتشر کرده باشد و به همین دلیل اهمیت مضاعفی دارد. گوشه ای از توضیحات این سایت منتقد دولت در مورد درستکاری وزیر دولت خدمتگزار را با هم می خوانیم:

بررسی «فردا» از مجاری قانونی کشور نشان می دهد اتاق امن مدعیان دیگری هم داشته است که البته چندتایی از آنها در برابر استدلالات توجیه شدند اما از این میان دو نفر ماجرا را همچنان پیگیری می کنند.

ادعای نفر اول در دادگاه رد می شود و محرابیان و همکار وی صاحبان اصلی اختراع شناخته می شوند. اما سالها بعد محرابیان که دیگر وزیر شده بود ناگهان از جانب رسانه ها متوجه می شود که مدعی دوم همچنان پیگیر ماجرا شده و در همان دادگاه و با همان مستندات رد شده توسط فرد قبلی حکمی به نفع خود گرفته است. البته در این میان از وکیل وزیر صنایع به علت تغییر مکان دفتر خبری در دادگاه نیست تا به دفاع از محرابیان بپردازد.

در ادامه این پرونده با شکایت محرابیان و ارائه مستندات و پیگیری موضوع توسط مراجع قضایی مقام عالی قضایی حکم صادره را خلاف بین شرع تشخیص داده و آن را نقض می کند.

همچنین این سایت در مورد نوآوری های انجام شده توسط محرابیان و همکارانش در این اختراع می گوید(+):

در این خصوص ثبت این اختراع به نام محرابیان نشان می دهد تا پیش از این اختراعی اینچنین انجام نشده است.

جالب اینکه ایده اتاق امن مربوط به حدود 50 سال پیش است جاییکه پروفسور جی اف بیکر انگلیسی در کتاب خود آن را مطرح نمود. حتی در جنگ جهانی دوم هم به تعداد قابل توجهی مورد استفاده قرار گرفته است.

اما بررسی ها نشان می دهد اختراع علی اکبر محرابیان وزیر صنایع با اتاق امنی که در زمان جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار می گرفت و تنها به اندازه دراز کشیدن یک نفر در فضایی مستطیل شکل فضا داشت فرق بسیاری دارد.

در واقع طرح محرابیان و همکار وی یعنی دکتر مظلوم بر این اساس است که ارتفاع اتاقک امن تا زیر سقف افزایش می یابد و در امتداد افق این طرح به اندازه کل اتاق توسعه پیدا می کند. اما انچه دیگران به دنبال آن بودند سازه ای بوده است که افراد مجبور بودند آن را علی رغم حجم زیادش سالها در خانه نگهداری کنند تا در موقع زلزله از آن استفاده کنند.

safe roomMehrabian

اما در کار علمی انجام شده توسط محرابیان و همکارش سازه تحمل ریزش آوار سه طبقه را دارد به نحوی که به طریقی در یک خانه فرسوده تعبیه می شود که حتی در ظاهر ساختمان مشهود نیست و زیبایی بنا را حفظ می کند.

پ.ن 1 : ماجراهای فوق گوشه ای از پرونده سازی بر علیه دولت خدمتگزار است؛ که باز هم بزرگواری و صبر اعضای دولت در برابر توهین ها و اتهامات کذب وارده به آن ها جای تقدیر و تشکر جدی دارد.

اگر تا چند سال پیش شکایت از مقامات دولتی حتی در سطوح پایین تر نیز غیر ممکن بود و دولت های پیشین با هاله ای از تقدس که به دور هاشمی و خاتمی پیچیده بودند، ایشان را از نقد دور می کردند و به تبع آن مدیرانشان را نیز از شکایات  محفوظ می کردند و نتیجه هر شکایت احتمالی از آن ها تعیین شده بود؛ در دولت احمدی نژاد شاهدیم که نه تنها از وزرا و معاونین رئیس جمهور شکایت می شود؛ بلکه آن ها مانند یک فرد عادی در داداگاه قرار می گیرند و (هر چند به غلط) محکوم می شوند.
اگر حضرت امیر (ع) به مانند یک فرد عادی در دادگاه حاضر شدند و (به غلط) محکوم گشتند، امروزه نیز دولت کریمه این خصوصیت را زنده کرده است و هر چند تا حکومت امیر (ع) تفاوت بسیاری دارند؛ اما تلاششان برای پیروی از ایشان ستودنی است.

پ.ن 2 : حالا که مخالفین احمدی نژاد اینقدر به  اجرای دقیق و سختگیرانه عدالت در مورد دولت احمدی نژاد علاقه نشان می دهند و به قول کسی تا مشایی یک لیوان بیشتر از ظرفیت شکمش آب می خورد (که البته اینگونه هم نبود) تیتر اول رسانه ها می شود؛ چرا با کسانی که به اندازه یک کشور حق مردم را خورده اند برخورد نشود؟

آیا می توان در مورد یک دولت پاک دست و مظلوم، اینچنین با وسواس و سختگیری عمل کرد؛ اما دولتمردان سابق و وابستگان آن ها را رها کرد؟

ان شالله همان طور که علی رغم همه توطئه ها، خداوند در آستانه این ماه مبارک بار دیگر پاک دستی دولت کریمه و دروغ پردازی معارضان آن را برای همگان اثبات کرد؛ این توفیق ایجاد شود تا به طور جدی  در مورد بقیه افراد در هر پست و جایگاهی که بوده اند و هستندعدالت اجرا گردد و عیار واقعی پاکی آن ها هم مشخص شود.

مشترک خوراک های خوشمزه داداشی شوید و اگر دوست دارید در جریان خبرهای مفید و مهم قرار بگیرید، خبرخوان رویداد، را از دست ندهید.

مشتری ایمیلی داداشی شوید!

آگوست 22, 2009 at 1:31 ب.ظ. 4 دیدگاه

Older Posts


دیکتاتورها نابود شدنی اند

تلاش برای پایمال کردن رای 25 میلیون ایرانی، عین دیکتاتوری است.


هميشه با داداشي تان باشيد!

Powered by  MyPagerank.Net

Subscribe to me on FriendFeed

مشتری ایمیلی داداشی شوید! وبلاگ داداشی

تازه ترین رویدادها

بایگانی